زمانی که سیل‌ها جاری می‌شوند؛ قربانیان گرمایش زمین چه کسانی هستند؟

ناگراج آدوی • برگردان: حامد سلمانی •

سیل فاجعه‌آمیز هند نشان داد، کسانی که کمترین مسئولیت را در گرمایش زمین دارند، بزرگ‌ترین قربانیان آن خواهند بود.

در روزهای انتهایی آگوست بارش‌های سنگینی در بمبئی، شهر مهم سواحل غربی هند، بارید. تنها در روز ۲۹ آگوست، در کمتر از بیست و چهار ساعت، ۳۶۸ میلی‌متر باران بارید. چهارده نفر جان باختند و ده‌ها هزار نفر در محل‌های‌ کار و مدارس گیر افتادند. دو روز بعد یک ساختمان مسکونی قدیمی در جنوب بمبئی که به وسیله‌ی بارش‌های قدرتمند داغان شده بود، به طور کامل فرو ریخت و سی و چهار نفر را به کام مرگ کشاند.

برای بسیاری از افرادِ این شهر بیست میلیونی، تنها مصیبت سیل فعلی نیست که آن‌ها را به سختی می‌اندازد، بلکه آسیب [واقعی] را از باران دیگری در زمانی دیگر دیده‌اند. در ۲۷ جولای ۲۰۰۵، در شمال بمبئی نزدیک به یک متر باران بارید و در سیل‌های پس از آن، بیش از پانصد نفر کشته شدند. از آن پس بختک چنان فاجعه‌ای بعد از هر بارش شدیدی بر سر این مردم سایه افکنده است.

و متاسفانه بسیاری از آن‌ها رخ داده‌اند. دانشمندان هواشناسی نسبت به این خطا که گرمایش زمین عامل اصلی هر بارش شدیدی قلمداد شود، هشدار می‌دهند و در عوض ما را به دقت در روندهای عام فرا می‌خوانند. از ابتدای این قرن بیش از نه بار در بمبئی «باران به شدت سنگین» -که توسط اداره‌ی هواشناسی هند چنین تعریف شده است: بارانی که در یک روز بیش از ۲۴۴٫۵ میلی‌متر باشد- باریده است. و بی‌ربط نیست که [یادآوری کنیم] دمای بیشینه‌ی میانگین شهر از سال ۱۹۰۱ تاکنون، ۱٫۶ درجه سانتی‌گراد افزایش یافته است.

بنابر گفته‌ی معاون سابق مدیر کل اداره‌ی هواشناسی هند، افزایش دما باعث افزایش شدت بارش‌ها می‌شود. هر چه جو گرم‌تر باشد، بخار آب بیشتری را می‌تواند نگه دارد که در نتیجه منجر به بارش‌های شدید خواهد شد. در فصل جاری بارش‌های موسمی، بخش قابل توجهی از سهم کل بارش‌های فصلی در بسیاری از شهرهای هند، چه شهرهای شرقی (آگارتالا)، چه غربی (احمد آباد، بمبئی)، چه شمالی (چندیگار) و چه جنوبی (بنگلور) تنها در یک یا دو روز بارید. بر اساس گزارش مرکز علوم و محیط زیست، تقریبا ۱۵۰ ناحیه از ۷۰۷ ناحیه‌ی هند در کمتر از چند ساعت بیش از ۱۰۰ میلی‌متر بارش داشته‌اند.

مردمان ایالت شمالی بیهار هند بیشترین صدمه را از این آب و هوای مرگبار دیدند، جایی که باران سیل‌آسا در شمال و در نزدیکی مرز جنوبی نپال، باعث جاری شدن سیل برق‌آسایی شد که جان بیش از پانصد نفر را گرفت. هم اکنون بیش از دوازده میلیون نفر در بیهار بی‌خانمان هستند. و این تخریب در بخش‌های وسیعی از شبه قاره، که شامل نپال و بنگلادش هم می‌شود، گسترش یافته است.

 

قربانیان

این بارش‌های شدید و سیل‌های مرگبارِ پس از آن به طور روزافزونی به عنوان هنجاری جدید پذیرفته می‌شوند. چیزی که کمتر مورد توجه واقع می‌شود این است که چگونه این «هنجار جدید» به طرز نامتناسبی، در حال درهم‌کوفتن اقشار آسیب‌پذیر در همه‌ی نقاط -فقرای شهری، کشاورزان، اجتماعات ساحلی و زنان فقیر- است.

در بیهار، هم‌اکنون تعداد بی‌شماری از مردم در خاکریزهای رودخانه و اتوبان‌های ایالت گیر افتاده‌اند. بیشتر آن‌ها دهقانان کوچک و کارگران زراعی هستند که خانه، وسایل و گله‌هایشان را از دست داده‌اند. بیش از نیمی از جمعیت بیست میلیونی بمبئی در جوپاد پادیس[۱] و دیگر زاغه‌ها و حلبی‌آبادهایی که نسبت به سیل‌ شدید آسیب‌پذیرند، سکونت دارند. به عنوان مثال بیشتر افرادی که در سال ۲۰۱۵ از بین رفتند، ساکنان فقیر شمال بمبئی بودند که آلونک‌هایشان متلاشی شد. در دسامبر ۲۰۱۵ در شهر چنای، آب کلبه‌های بسیاری را با خود برد، ده‌ها تن جان سپردند و تعداد بسیاری آواره شدند. بسیاری دیگر نیز وسایل زندگی و معیشتشان را از دست دادند: ماشین‌های دوخت، چرخ‌های دستی، ابزارها و دام‌ها. دیگر آسیبی که سیل برای فقرای شهری به ارمغان می‌آورد از بین رفتن اسناد هویتی است که برای دسترسی به کمک هزینه‌های اجتماعی و رفع و رجوع زندگی روزمره‌شان -مثل شناسه‌ی رای، کارت‌های جیره‌ی غذایی و غیره- لازم دارند. در سیل‌های سال ۲۰۱۳ در استان آتاراخاند[۲]، که احتمالا بدترین فاجعه‌ی جوی هندوستان تاکنون بوده است، بر طبق گزارش‌های رسمی یازده هزار نفر جان باختند، با این حال باید گفت که این مقدار بسیار دست پایین است چرا که هزاران کارگر مهاجر نپالی و هندی در فصل گردشگری در آنجا مشغول به کار بودند و هیچ‌کدام در این آمار به حساب نیامدند.

فعالان عدالت آب و هوایی و در واقع همه‌ی افرادی که دل‌مشغول گرمایش زمین هستند، نمی‌توانند بر یک چیز چشم بپوشند: گرمایش زمین بر آنهایی بیشترین تاثیر را می‌گذارد که کمترین مسوولیت را [در ایجاد آن] دارند.

 

«توسعه» تشدیدش کرد

در برابر سیل‌های فاجعه‌بار اکثر هندی‌ها در بیشتر مواقع همبستگی قابل توجهی نشان داده‌اند، آن‌چنان‌که تقسیمات [کاستی] معمول آن جامعه را در نوردیده‌اند. [از آن سو] عملکرد دولت بسیار کمتر قابل دفاع است.

هر چند که بعد از سیل‌های سال ۲۰۰۵، مسئولین شهر بمبئی مسیرهای تخلیه‌ی آب-طوفان را عریض‌تر کردند و اقداماتی در جهت آمادگی [بیشتر] به کار بستند، ولی آن کارها جزئی و ناکافی بود. و اگر هفته‌ی پیش از سیل جاری هشدار پیشگیری درستی داده شده بود و مدارس و اداره‌ها بسته می‌شدند ممکن بود از این مصیبت بزرگ جلوگیری شود. در بیشتر مناطق ایالت بیهار خبری از دولت در بیشتر روزهای سیل نبود. به گزارش یک روزنامه‌ی ملی، «زنده‌مانده‌ها، مار، ماهی، موش و هر چیزی که به دستشان می‌رسید می‌خوردند و از آب سیل می‌نوشیدند و روزهای متمادی منتظر کمکی بودند که از جایی برسد.»

آنچه بیش از غفلت دولت اهمیت دارد، تاثیرات تغییرات آب و هوایی در هند است که به خاطر توسعه‌ی نامتوازنی که از سوی دولت (و تحت فشار سرمایه خصوصی) در پیش گرفته شده ، تشدید می‌شود. توسعه‌ای که به نفع از ما بهتران است و هدف واقعی‌اش نه فقط حفظ، که بیشینه کردن سود است.

در بمبئی، سازندگان بخش خصوصی خانه‌های ثروتمندان را بر روی زهکشی‌های قدیمی آب می‌سازند؛ به تالاب‌ها دست‌اندازی می‌شود و درختان مانگرو قطع شده‌اند. در استان آتاراخاند گسترش جاده‌ها (برای افزایش گردشگری) و منفجر کردن کوهپایه‌ها (برای اجرای پروژه‌های برق‌آبی در رودخانه‌ها) تاثیرات سیل را تشدید کرده است. وسعت مرجان‌های پالیکارانی که در چنای به بیش از پنجاه کیلومتر مربع رسیده بود در طول زمان، به لطف ساخت و سازهای عمومی و سازندگان خصوصی، به ۴٫۳ کیلومتر مربع کاهش یافته‌اند. [اکنون] وقتی که سیل جاری می‌شود، آب‌ها جایی برای رفتن ندارند.

 

سه روند

بارش سنگین و کابوس سیل پس از آن تنها یکی از مظاهر تغییرات آب و هوایی در هند است. در مناطق مختلف کشور، مردم عادی جلوه‌های مخرب بسیار دیگری از این تغییرات، مثل بالا آمدن سطح آب دریا، افزایش شدید گرما، نامنظم‌تر شدن بارش‌ها و گسترش خشکسالی‌ها را تجربه می‌کنند. صرف نظر از اینکه انتشار گازهای گلخانه‌ای کاهش بیابد یا نه، به خاطر دی اکسید کربنی که در حال حاضر به فضا منتشر می‌شود گرمایش اجتناب ناپذیر است، همه‌ی این تاثیرات شدیدتر و یا مکررتر خواهد شد.

جهانِ گرم‌تر نشانه‌ی خوبی برای قشر پایین هندی‌ها نیست و سه روند را آشکار می‌کند: یک، نابرابری در ثروت و درآمد که در بیست و پنج سال گذشته شدیدتر شده است، و به خاطر مالیات نزولی و دیگر سیاست‌های نولیبرال بدتر هم می‌شود. دو، اسکان نابسامان شهری –می‌توان گفت میلیون‌ها نفر از فقیران شهری خدمات چندانی از مسوولان شهرداری دریافت نمی‌کنند- و گسترش مناطق حاشیه‌نشین که توسط لابی‌های ساخت و ساز رهبری می‌شوند تا از جاهایی که زمانی یک زمین کشاورزی، تالاب یا چمن زار بوده است، سیمان و بتن تامین کنند. (محیط قبلی، هنگام سیل، آب اضافه و همچنین دی اکسید کربن را جذب می‌کرد.)

و در نهایت، گسترش جغرافیایی و تعمیق سرمایه‌داری، به خصوص در کشاورزی هند است. این گسترش سرمایه‌داری برای برخی سودآور بوده، ولی برای بیشتر جمعیت باعث افزایش ضرر و زیان شده است. این که بیش از سیصد هزار کشاورز در بیست سال گذشته در هند اقدام به خودکشی کرده‌اند، نباید تصادفی باشد.

سیاره‌ای که هر دم در حال گرم‌تر شدن است، موجب اغتشاشات بیشتری می‌شود که در برخی موارد می‌تواند عواقب مهلکی داشته باشد. در یک مقاله‌ی جدید و بسیار مورد استناد، ادعا شده است که گرمایش زمین «در طول سی سال گذشته، مسئول ۵۹۳۰۰ خودکشی در هند است.» هر چند این مقاله از نظر روش‌‌شناسی ناقص بود، ولی لااقل باعث توجه بیشتر به یک ارتباط علی شد که احتمالا ما را در یک دنیای گرم‌تر بدجوری به دردسر خواهد انداخت: تغییرات جوی برای تعداد بی‌شماری دهقان و کارگر زراعی که همین الان هم در مخاطره‌ی جدی هستند احتمالا هم‌چون افتادن یک قطره آب در لیوانی لبالب پر، کمرشان را خواهد شکست.

 

لطفاً در نقل و ارجاع به مطالب، حقوق این وب‌سایت و همکاران آن را محترم بشمارید.

 

متن اصلی:

https://goo.gl/Hox7QE

 

[۱] jhoppad pattis

[۲] Uttarakhand

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *