تأملات کسی که از شرایطش ناراضی است، ممکن است نقطهی آغاز تحولاتی بزرگ در حیات جمعی باشد. ممکن است او به آنچه هر روز تجربه میکند بیاندیشد و نسبت آن تجربهی هر روزه را با «تقدیر» خویش به پرسش بکشد.
از «رضایت»های ناخوشایند آنها که به مواهب موجود آویختهاند و درکی از دردهای جمعی ندارند که بگذریم، باید بیش از اینها به روایتهای نارضایی پراکندهای بیاندیشیم که پیرامون ما را فرا گرفتهاند و هر یک «ما» را به سویی فرا میخوانند.
برخی به خوبی آگاهاند که آنچه تجربه میکنند را نمیخواهند، بیآنکه مجالی یافته باشند تا در باب آنچه پس از گذار از وضعیت امروز خواهند پذیرفت و آنچه تجربه خواهند کرد و آنچه خوش خواهند داشت، بیشتر بیاندیشند.
برخی به درد موکول کردن اندیشیدن و بازاندیشی به پس از تخریب همهچیز دچار هستند و متأملان و درنگکنندگان را به انواع پلیدیهای سیاسی و اجتماعی متصف میکنند.
برخی هم البته فراموش میکنند که سخن گفتن از «صبوری» به مثابه ضرورت و مقدمهای برای تحقق تغییرات مطلوب جمعی، تنها تا زمانی خبر از سلامت عقل میدهد که انسانها بتوانند گامهای هرچند کوچک رو به جلو را تشخیص بدهند.
درد بزرگ اما زمانی پدیدار میشود که جمهور «مردم» را به «نخواهندگان»ی «پشیمان» از مطالبهگریهای پیشینشان فرو بکاهند که گذار زمانه آنها را به این نتیجهی بزرگ رسانیده که هر آنچه کردهاند ثمری جز سیاهروزی افزون نداشته است و به اینترتیب کامیابی جمعی آنها در گرو «جبران» خطاهایی است که نسبت به کانونهای پیشین قدرت و جور روا داشتهاند.
زمزمههای گوشخراش سلطنتطلبانه در ایرانی که تنها چهار دههاست که نهاد نامطبوع سلطنت را از ساختار حکمرانی خویش حذف کرده است، نمونهای بس گویا از فریبکاریهای امروزین سیاستمدارانی است که به جای همراه شدن با مردم در درک و نقد زمان حالشان، «کودکی»های آنها را نشانه میگیرند و خوشبختی جمعی را به همان شجرهای پیوند میزنند که دههها و سدهها از تاریخ ایران مصروف برانداختن آن شد.
در این ادعا، نه تأکیدی هست بر آنکه وضعیت امروز به مراتب بهتر از دیروز جمعی ماست و نه حتی اصراری میتوان داشت بر اینکه رویکردهای سلطنتطلبانه از مجموعهی گفتمانهای سیاسی ایران طرد شوند. آنچه تحملناپذیر و شایان نکوهش شدید است، میل سلطنتطلبان به کاربرد ابزارهای «تحمیقی» و بیایمانی آشکار حاملان گفتمان سلطنتطلبانه به ضرورت اولویت دموکراسی و تأملورزی جمعی بر تمام اقسام تفلسفهای سیاسی و اجتماعی است.
شبکهی الجزیره در این مستند کوتاه که در مجموعه برنامهی Listening Post پخش شد، به سراغ شبکهی منوتو رفته؛ شبکهای که به شهادت تمام ناظران خلاقانهترین ابتکار رسانهای جریان سلطنتطلب در تمام دهههای اخیر بوده است.
منوتو چه میگوید، از چه منابعی بهره میگیرد و چه متاعی را با چه عناوینی به ما میفروشد؟ دستیبابی جریان سلطنتطلب به این ابتکار حاصل گذار از چه دورههایی از فعالیتهای اپوزیسیون سیاسی در خارج از کشور بوده است؟ و چگونه میتوان الگوی فعالیتهای رسانهای این شبکه را مورد تحلیل جامعهشناختی قرار داد؟
این گزارش نه دقیقهای دارای زیرنویس فارسی است.
لینک دانلود: (پسورد فایل: obscura.ir)
حجم فایل: ۵۰ مگابایت
سلام با این پسورد نمی تونم فایل رو extract کنم و error میده