حمید قیصری
یادداشت
زنان و چالش خروج از حاشیهی نظام رفاهی
نویسنده: حمید قیصری • مقدمه من در این یادداشت کوتاه قصد ندارم، و نمیتوانم، به ایدهای عینی و عملی برای برونرفت زنان از وضعیت محصور و مطرود کنونیشان در نظام رفاهی ایران اشاره کنم. در عوض خواهم کوشید با صرفنظر از رویکرد تجویزی، استدلالهایی را عرضه کنم که ممکن است برای تحلیل عمیقتر بنبست رفاهی زنان مفید باشند. بیش از هر چیز، ذهن من درگیر این پرسش است که چگونه میتوان از ادراکی که صرفاً محرومیتها را پررنگ میکند و به رهیافتهای کاهش نابرابریها نمیاندیشد، فاصله گرفت. بغرنج بودن موقعیت زنان در نظام رفاهی امروزین ایران، بازتابی از نقشآفرینی ترکیبی مؤلفههای گوناگونی است که هر یک به نوعی زنان را از مرتبۀ شهروندان برابر و واجد حق مشارکت در تصمیمگیری و سیاستگذاری خارج کرده و در جایگاه ابژههایی منفعل نشاندهاند؛ ابژههایی «نیازمند» و «وابسته» که گریزی از رسیدگی حداقلی و اضطراری به شرایط «بحرانی» آنان نیست. کوشش من در این یادداشت بر آن بوده که همین تصویر تقلیلگرایانه را به چالش بکشم و با ارائهی تفسیری که زنان را یکی از گروههای اجتماعی دچار «ناپایداری» هستیشناختی و در معرض آسیبهای ناشی از هژمونی نولیبرالی معرفی میکند، خواهان فعالشدن پتانسیلهای دموکراتیکی شوم که میتواند زنان را به جایگاه ناقدان و مطالبهگران…
برگردان مطالب علمی
چرا فمینیستها زندگی روزمره را جدی میگیرند
سینتیا انلو • برگردان و تلخیص[۱]: حمید قیصری • امر «روزمره»، بنابر تعریف آن، چیزی جزئی و کماهمیت است و به نظر نمیرسد از شأن و جایگاه خاصی برخوردار باشد. چگونه ممکن است توجه به اینکه صبحانه را چه کسی درست میکند، چیزی بر تواناییهای تحلیلی ما بیافزاید؟ چگونه نظارت بر شستشوی لباسها میتواند درک عمیقتری از امور به ما بدهد؟ اهمیت دادن به گفتگوهای معمول و بیتکلف در آسانسور یا مزهپرانیهای پیش از شروع جلسات، فقط قوای فکری ارزشمندمان را تلف میکند. امر روزمره روتین و سرراست است؛ امری است مشتمل بر آن چیزهایی که عادی و فاقد خاصیت استثنایی به نظر میرسند. امر روزمره عاری از عنصر «تصمیمگیری» و در ظاهر امری «پیشاسیاسی»[۲] است. تا دورهای که به طرزی خجالتآور طولانی بود، من توجهی به امر روزمره نداشتم. البته که روزمرگی جزئی از زندگیام بود. روابطم با دیگران – از مصاحبهشوندگان و همکارانم گرفته تا دوستان عام و خاص – متکی بود بر روتینهای روزمرهای که به اشکال گوناگون با روتینهای آنان گره میخورد. با اینحال، هنگامی که رسماً درگیر کارهای تحلیلی شدم، هیچ به فکرم نرسید که بخشی از کارم شرح جزئیات آن روتینها باشد. فرض من آن بود که وظیفۀ من به عنوان پژوهشگر و تحلیلگر…
برگردان مطالب علمی
ننسی فریزر: بایستههای رهاییبخشی رادیکال
ریچارد برنشتاین • برگردان: حمید قیصری • این مطلب حاصل برگردان فرازهایی است از بخشی با عنوان «از فمینیسم سوسیالیستی تا نقد سرمایهداری جهانی» که برنشتاین تألیف آن را در کتاب «فمینیسم، سرمایهداری و نقد: مقالاتی در بزرگداشت ننسی فریزر» (۲۰۱۷)[۱]بر عهده داشته است. ارزش اصلی این فرازها شاید در آن است که تصویری منسجم و گیرا از روند تطور ایده و آرمان «برابری» و عطف توجه به «امر سیاسی» را در اندیشهی فریزر ارائه میدهند. بسیاری از خوانشگران فریزر نقطهی عزیمت فکری او را برجسته میکنند، در حالیکه این واقعیت را – به عمد یا به سهو – نادیده میانگارند که فریزر طی سالها و دهههای اخیر تحولات شگرفی را در دستگاه فکری خود تجربه کرده و در روندی بیوقفه، تمایزهای خویش از رویکردهای «اجماعمحور» را برجسته ساخته است. توجه به این تحول فکری فریزر برای کسانی که میخواهند راهی، روزنی و بدیلی میان رادیکالیسم طبقهمحور و سوسیالدموکراسی اجماعمحور بیابند، ضروری و الهامبخش است. حوزهی عمومی و دغدغههای فمینیستی فمینیسم هیچگاه برای فریزر جایگاه موضوعی محدود و منتزع [از سایر حوزهها] را نیافته است. دغدغهی او درخصوص فمینیسم به تمام پروژهی انتقادیاش اشاعه یافته و درک او از «نقد رادیکال»[۲] بر شیوهی موضعگیریاش نسبت به مسائل متحولی[۳] که فمینیستها…
برگردان گفتارها
جنبشهای رهاییبخش باید از بعدی پوپولیستی برخوردار باشند
به سوی ۹۹ درصدی شدن تمام جنبشهای اجتماعی[۱] مصاحبهی تاتیانا لیاگونو[۲] با ننسی فریزر[۳] برگردان: حمید قیصری ننسی فریزر نظریهپرداز آمریکایی در این مصاحبه به مقایسهی بحرانهای سیاسی در اروپا و آمریکا پرداخته و همگان را به تشکیل جبههی دموکراتیک جدیدی در جریان چپ فرا میخواند که هدف از آن غلبه بر ترامپها و لوپنهای جهان [امروز] است. دیباچه در پی تظاهرات جنبش فمینیستی علیه دانلد ترامپ، ننسی فریزر، استاد کنونی فلسفه و سیاست در نیواسکول در نیویورک، در کنار بسیاری دیگر از فعالان فمینیست مانند آنجلا دیویس[۴] و رسمیه یوسف عوده[۵]، فراخوانی همگانی را به [تشکیل جبههی] فمینیسم «۹۹ درصدی» امضا کرد؛ فمینیسمی که ویژگی آن سرمایهداریستیزی و فراملیتی[۶] بودن است. کار فریزر تلاشی است برای ساختن یک «فمینیسم اکثریت» شمولگرا[۷] که [شائبهی] اتخاذ [هرگونه] موضع نولیبرالی را پس میزند. فریزر به اتکای چند دهه فعالیت دانشگاهی که طی آن موضوعاتی چون عدالت، سرمایهداری و فمینیسم را مورد مطالعه قرار داده است، امروز از شناختهشدهترین متفکران در سنت تفکر انتقادی است. او از مدافعان راهبرد سیاسی برنی سندرز، از منتقدان کلینتون و از مخالفان [سرسخت و] پرحرارت ترامپ است. فریزر در این مصاحبه موقعیت سیاسی کنونی را با جزئیات بیشتری مورد تحلیل و کاوش قرار میدهد و موضع خود…
برگردان گفتارها
به فوریت نیازمند پروراندن یک پوپولیسم دستچپی هستیم
مصاحبه با شانتل موف • برگردان: حمید قیصری • تابستان گذشته با شانتل موف دربارهی کتابهای به تازگی ترجمهشدهاش مصاحبه کردیم. او [در این مصاحبه] به عنوان [متفکر] الهامبخش پودموس و آنسومیز[۱] برداشت خود از پوپولیسم چپ را تشریح میکند. شما نقدی [تیز و] گزنده ارائه میکنید از اجماع سیاسی «مرکز» و ائتلافهای بزرگی که سوسیالدموکراسی را با جریان راست درمیآمیزند. میتوانید به ما بگویید چه چیز در هستهی این انتقاد شما جای میگیرد؟ موف: این اجماع مرکزگرا به خلق زمینهای مساعد برای ظهور پوپولیسم دستراستی انجامیده است. این امر به شکل فزایندهای در فرانسه آشکار و در اتریش نیز بسیار مشهود است. اتریش نخستین کشوری بود که مرا به فکر در اینباره واداشت. در واقع اتریش نسبت به دیگر کشورها تجربهی بهمراتب بیشتری از سوسیالدموکراسی مبتنی بر بازار و [شکلگیری آن] ائتلافهای بزرگ دارد. من خواستم نشان دهم که چقدر این ادعا که اجماع مرکزگرا نشانهای است از یک دموکراسی بالغتر، به خطا آلوده است. من پیش از آن به طرح و پیشبرد این ادعا پرداخته بودم که اجماع مرکزگرا خطری برای دموکراسی است و شرایطی را خلق خواهد کرد که به گسترش یک پوپولیسم دستراستی خواهد انجامید. با گذشت ده سال [از آن هشدارها]، اکنون باید به این…
برگردان گفتارها
گام برداشتن در میدان مین
زیگموند باومن • برگردان: حمید قیصری • الجزیره : اروپای غربی در تابستان ۲۰۱۶ سرشار از تغییرات و نارضاییهای بزرگ بود. در حالی که بریتانیا آماده میشود از اتحادیهی اروپا خارج شود و فرایندی را تجربه کند که حتی برای وحدت خود این کشور هم خطرناک خواهد بود، اتحادیهی اروپا نیز در حال مواجهشدن با تحولاتی زیربنایی و انقلابی است. در تمام اروپا مردم آمادهی بهنمایشگذاردن نارضاییهای خود هستند. همزمان با دستوپنجهنرمکردن ملل اروپایی با مسائلی مانند ورود مهاجران و ابهامهای گوناگون اقتصادی، چشمانداز سیاسی نیز در حال تغییر اساسی است. اکنون همه در این احساس شریک اند که ساختارهای اجتماعی قدیمی یا در حال تغییر هستند یا به صورت جدی به چالش کشیده شده اند. همین روند در امریکا هم قابل تشخیص است؛ جایی که مبارزات انتخاباتی روندی کاملاً عجیب و غیر عادی یافتند و ادبیات سیاسی مورد استفاده از سوی نامزدها نیز به نسبت دورههای پیشین شدید و غلیظتر شده بود. در آمریکا هم این احساس کاملاً گسترش یافته که کشور در مواردی مانند «نژاد» و «بهرهمندی اقتصادی» دچار شکاف جدی است. چه چیز ما را به شرایط امروز کشانیده است و چه سناریوهایی را میتوان برای مسیرهای پیش رو ترسیم کرد؟ زیگموند باومن از برجستهترین فیلسوفان معاصر…
برگردان گفتارها
مباحثهای میان ژاک رانسیر و ارنستو لاکلائو
برگردان: حمید قیصری • آیا عنصر «نمایندگی» جزئی «ضروری» از ارادهی دموکراتیک است یا «ناقض»[۱] آن است؟ این گفتگویی است در باب نسبت دموکراسی و «نمایندگی» که در پرتو توفیقات مهم جنبشهای اعتراضی در انتخابات شهری و محلی اسپانیا، میان ژاک رانسیر، متفکر الهامبخش بسیاری از تحلیلهای انجامگرفته از جنبش ریاضتستیزانهی پانزدهم می[۲]، و ارنستو لاکلائو، از مراجع مهم نظری پودموس، انجام گرفته است. مقدمهی آمادور فرناندز[۳] در شانزدهم اکتبر سال ۲۰۱۲ بود که فیلسوف فرانسوی ژاک رانسیر در دانشگاه سنمارتین در بوینسآیرس و به عنوان بخشی از کنفرانسی یک هفتهای در بوینسآیرس و روزاریو به میزبانی دانشگاه ملی سنمارتین و انتشارات تنتا لیمون[۴]، به ایراد سخنرانی خویش با عنوان «شرایط امروز دموکراسی[۵]» پرداخت. رانسیر در آن سخنرانی به بسط و تشریح تأملات اکنونشناختهشدهاش در باب این مسأله پرداخت که: «دموکراسی نظامی «حکومتی»[۶] نیست، بلکه همواره نمایشی تضادآمیز[۷] و تنشآفرین[۸] از اصل «برابری» است». او به عنوان نمونه به توصیف این میپردازد که چگونه طبقات کارگر قرن نوزدهم تصمیم گرفتند نه صرفاً از جایگاه حاملان «قدرت کار»[۹]، بلکه به مثابه مردمانی «برابر» با دیگران از جهات «هوشمندی»[۱۰] و «توانمندی»[۱۱] و با اتکا بر ظرفیتهای خواندن، اندیشیدن، نوشتن و خودساماندهی[۱۲] کارشان، دست به عمل بزنند. از چنین منظری دموکراسی «امر حکومتناپذیری[۱۳]»…
برگردان مطالب علمی
مروری بر کتاب «مدرنیزاسیون و حاکمیت پسا-استعماری در ایران؛ رسالهای در باب دولت» اثر ابراهیم توفیق
سیروس شایق[۱] • برگردان: حمید قیصری • ابراهیم توفیق در این کتاب میکوشد با تمرکز بر برههی زمانی پس از مصدق که خود آن را آغاز مرحلهی همچنان متداوم پسا-استعماری[۲] در ایران میخواند، رویکردی تازه به توسعهی دولت و اقتصاد سیاسی ایران تحت حاکمیت سلسلهی پهلوی عرضه کند. این کتاب که برآمده از رسالهی دکتری توفیق[۳] (دفاعشده به سال ۱۹۹۸ در دانشگاه فرانکفورت) است، به دو بخش اصلی تقسیم میشود؛ بخش نخست، با طرح مفاهیمی چون «دولت بورژوایی – سرمایهداری»[۴]، «جامعهی پسا-استعماری: مدرن یا سنتی»[۵] و «دولت پسا-استعماری»[۶]، به تشریح و تمهید استدلالات نظری اثر میپردازد.
برگردان محتواهای رسانه ای
نگاهی به درسگفتارهای زیستسیاست میشل فوکو
ننسی فریزر • ژانویهی ۲۰۱۶ • دانشگاه کلمبیا • فریزر در سخنرانی خود با اشاره به اینکه مجموعه درسگفتارهای زیست سیاست کتابی است بسیار غنی و چالشبرانگیز که خواندن آن هیچ ساده نیست، ترجیح خود را بر آن قرار میدهد که زیستسیاست را نقدی بر «قدرت»، نقدی بر «اقتصاد سیاسی» و نقدی بر «قدرت اقتصاد سیاسی» قلمداد کند. آنچه بیش از همه علاقهی او را برمیانگیزد تضادی است که فوکو میان «اردولیبرالیسم» و «آنارکولیبرالیسم» برقرار میکند؛ او این تضاد میان «نظم» (Order) و «بینظمی» (Anarchy) در دو الگوی آلمانی و آمریکایی را بسیار مهم و شایان تأمل میداند و مدعی است که نوع آلمانی واجد پیچیدگیها و ظرافتهایی است که نوع آمریکایی فاقد آنها و حاصل سادهسازی یا تکبعدیکردن آنها است.
برگردان مطالب علمی
«اقتصاد اخلاقی» اعتراضات در ایران
کاوه احسانی/آرنگ کشاورزیان • برگردان: حمید قیصری • آزرده از نابرابری و فساد، طبقات کارگر و فرودست شهرستانی به اعتراض علیه تخطی از وعدههای انقلاب ۵۷ برخاستهاند. اعتراضات اخیر در ایران به لحاظ دامنهی جغرافیایی و تنوع عناوین اعتراضی شایانتوجه بودهاند. این اعتراضات که آغازگر آنها نارضایی از بیکاری و تورم مستمر، انباشت دستمزدها و حقوق بازنشستگی معوقه، کاهش یارانههای نقدی، تخریب و ویرانی زیستمحیطی و سقوط مؤسسات مالی مسألهداری بود که در نهایت کلاهبردار از آب درآمدند، [بیشاز آنکه در مرکز و شهرهای بزرگ پدیدار شوند] در شهرستانهای کوچک به وقوع پیوستند. این اعتراضات در هستهی خویش فریاد اخلاقی حاشیهای مطرود بودند علیه آنچه مرکزی «بیرحم»[۲] پنداشته میشود؛ همان مرکزی که [اعتراض به] خیانتهای آن به آرمان عدالت اجتماعی، به نیروهای انقلابی ۵۷ جان بخشید و متحدشان کرد.
برگردان گفتارها
ضرورت بازاندیشی جریان چپ در دستگاه نظری و تاکتیکیاش
گفتگوی دیوید هاروی با اک مالابوکاس[۱] • برگردان: حمید قیصری • دیوید هاروی استاد برجستهی انسانشناسی و جغرافیا در مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه کیونی نیویورک و نویسندهی کتاب هفده تضاد و پایان سرمایهداری (۲۰۱۴) است. او که یکی از متفکران مارکسیست پیشروی زمانهی ماست، در این مصاحبه[۲] با مالابوکاس به مباحثه دربارهی تغییرات ماهوی در شیوهی انباشت سرمایه، محوریت حیطهی شهری در مبارزات طبقاتی معاصر و نیز دلالات حاصل از اینها برای سازماندهیهای ضدسرمایهداری میپردازد.
برگردان گفتارها
چگونه سرمایهداری در حال نابود کردن خویش است!
برگردان: حمید قیصری• مقدمهی ابی مارتین: در کشوری که منادی «پایان سوسیالیسم» بود، نتایج یک نظرسنجی وسیع انجام شده در ژانویهی ۲۰۱۶ چیزی غیر منتظره را آشکار کرد؛ چهل و سه درصد از آمریکاییهای زیر ۳۰ سال نگاه مثبتی به سوسیالیسم دارند، در حالی که ۳۲ درصد از آنها سرمایهداری را مطلوب قلمداد میکنند. این نشان میدهد که علیرغم تلاشهای هماهنگشده و وسیع برای نفی و به خاموشی کشاندن افکار مارکس که اکنون یکصد و سی سال از مرگ او میگذرد، تحلیلهای او همچنان مناسبت زیادی با شرایط کنونی دارند.
یادداشت
غایت پارادوکسیکال سوسیال دموکراسی آلمانی
نویسنده: حمید قیصری• چکیده: تاریخ سوسیالدموکراسی را بدون ارجاع به پیشینهی سترگ سوسیالیسم فرانسوی نمیتوان نوشت، اما این سوسیالدموکراسی آلمانی است که با سابقهای یکصد و پنجاه ساله از فعالیت حزبی و سامانیافته، شناختهشدهترین سنت اندیشگانی سوسیالدموکراتیک را بنا نهاده است. در حالی که اکنون هیچ کس نمیتواند منکر جایگاه بیهمتای آلمان در هرم قدرت اروپایی باشد، بحرانهای متعدد بینالمللی از یک سو و رویکرد التقاطی حزب دموکراتمسیحی از سوی دیگر، موجب شده است حزب سوسیالدموکراتیک آلمان با بنبستهای جدی در پراتیک سیاسی خود روبرو شود. همزمان با ناکامیهای سوسیالیستهای فرانسوی در مقابله با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، موفقیت اقتصادی آلمانِ مرکل چنان بوده است که به دشواری میتوان روزنی را برای احیای اندیشهی سوسیالدموکراتیک از منظر اقتصادی متصور بود. با اینحال، سوق تدریجی آلمانِ کنونی به سوی فهم نولیبرالی جهان، زمینهای تازه را برای بازاندیشی در ظرفیتهای حزب سوسیالدموکرات آلمان فراهم آورده است.
برگردان گفتارها
آیا میتوانیم فوکو را به چالش بکشیم؟
مصاحبهای با دانیل زامورا[۱]•برگردان: حمید قیصری• توضیح: متن مصاحبه ی دانیل زامورا با بلست در باب نسبت میان فوکو و نولیبرالیسم را یکی از دوستان برای ما فرستاد. زامورا تصویری از فوکو ارائه میدهد که ممکن است مطلوب آن دسته از جریانهای چپ نباشد که فوکو را در جهت علائق رادیکال خود به کار میگیرند. بر اساس تفسیر زامورا و همکارانش فوکو نه تنها پیرو رویکردی مارکسیستی و سوسیالیستی به نولیبرالیسم نیست، بلکه ابعادی از نولیبرالیسم را به لحاظ اجتماعی و فردی منفی نمیپندارد. برگردان این مصاحبه و انتشار آن در آبسکورا بیش از هر چیز مقدمهای است برای تأمل بیشتر در ادراکی که فوکو از نولیبرالیسم داشت و سپس ادراکی که ما از نولیبرالیسم داریم. کاربرد مفهوم نولیبرالیسم در ایران شکل عجیبی یافته است. شاید برگردان چنین متنهایی کمک کند که استفاده از این مفهوم از دقت بیشتری برخوردار شود. شایان ذکر این که برگردان دیگری از این مصاحبه نیز از سوی حمید پرنیان صورت گرفته بود، اما صادقانه باید گفت که فرازهایی کلیدی از معانی مطرح شده در این مصاحبه، در برگردان پرنیان به تقلیل و تحریف دچار شده بودند. بدیهی است که بر این ترجمه نیز ایرادهای فراوان وارد است و سپاسگزار خواهیم شد اگر آنها را…
برگردان گفتارها
جامعهشناسی فرهنگی به مثابه پژوهش اجتماعی؛ در گفتگو با جفری الگزندر
هاکان لارسن – دانشگاه اسلو – ۲۰۱۴• برگردان: حمید قیصری• دیباچه. طی دهههای اخیر جفری سی. الگزندر خود را وقف مطالعهی حیات اجتماعی از منظری فرهنگی کرده و گونهای از «جامعهشناسی فرهنگی» را پرورانده که معطوف به تأثیر شکلدهنده یا سازندهی «فرماسیونهای فرهنگی» و کردارهای استدلالی بر دیگر ابعاد زندگی اجتماعی است. در سال ۲۰۰۳ الگزندر کتاب دورانساز خود «معنای حیات اجتماعی»[۱] را منتشر کرد که مجموعهای است از مقالاتی مهم دربارهی موضوعات گوناگونی که از منظر جامعهشناسی فرهنگی به تحلیل کشیده شدهاند، به همراه متن «برنامهی قوی در جامعه شناسی فرهنگی»[۲] که خبر از آغاز و هدایت مسیر یک برنامهی تحقیقاتی میداد. (الگزندر و اسمیت، ۲۰۰۳) ده سال بعد، زمانی که الگزندر در اسلو بود و در بزرگداشت ویلهلم اوبرت سخنرانی میکرد، او را در موسسهی تحقیقات اجتماعی ملاقات کردم تا دربارهی نهادمند کردن[۳] جامعهشناسی فرهنگی به مثابه یک مکتب در پژوهش اجتماعی به گفتگو بپردازیم.
برگردان مطالب علمی
سرشت نولیبرالیسم
پیر بوردیو [۱]• برگردان: حمید قیصری• نولیبرالیسم چیست؟ برنامهای برای تخریب آن ساختارهای جمعی که ممکن است در مقابل منطق خالص بازار ایستادگی کنند.• گفتمان مسلط[۲] موجود جهان اقتصادی را نظمی ناب و بینقص تصویر میکند که بیوقفه منطق پیامدهای پیشبینیپذیر خود را نمایان میکند و هرگونه تخطی از آن منطق را با مجازاتی هوشمند و یا – به شکلی خاصتر- با اعمال سیاستهایی از طریق بازوهای مسلحی چون صندوق بینالمللی پول (IMF) و سازمان همکاری و توسعهی اقتصادی(OECD)، سرکوب میکند. کاهش هزینههای نیروی کار، کاستن از هزینههای عمومی و انعطافبخشی روزافزون به کار از جملهی آن سیاستها هستند. آیا حق با گفتمان مسلط است؟ چه میشود اگر در واقعیت آن نظم اقتصادی چیزی جز استقرار یک اتوپیا – اتوپیای نولیبرالیسم – نباشد و در نتیجه باید مسئلهای سیاسی نیز دانسته شود؛ مسئلهای سیاسی که به کمک نظریهی اقتصادی مورد ادعایش خود را توصیفی علمی از «واقعیت» جا میزند؟
معرفی کتاب
معرفی کتاب: «ایدهی دانشگاه»
معرفی کننده: حمید قیصری• کتاب «ایدهی دانشگاه» (کارل یاسپرس، ترجمه مهدی پارسا و مهرداد پارسا، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۴) را از آنجهت جذاب یافتم که نه تنها حاصل اندیشیدن او به این «نهاد» است، بلکه حاوی «بازاندیشی»های ناشی از پشت سر نهادن تجربهی دانشگاه در آلمان هیتلری هم هست. در دو پیشگفتار کتاب اشاره شده است که همانند بسیاری از دیکتاتوریهای دیگر، آلمان نازی نیز دانشگاه را «خطر»ی میدانست که باید کنترل شود و تحت نظارت قرار بگیرد. حذف بسیاری از اساتید که اغلب به وساطت شرمآور همکاران سابق آنها انجام میپذیرفت، نتیجهی قابل انتظار استقرار اندیشهی فاشیستی در آلمان بود. یاسپرس در اوج این فجایع اخلاقی به کنج عزلت خود رفت و نظارهگر امواج «هراس»ی شد که در فضای عمومی پراکنده بودند. با رفتن نازیها یاسپرس در بازسازی آکادمی مشارکت مجدانهای داشت و همزمان به ترسیم دقیقتر بایستههایی اندیشید که دانشگاه را از تکرار آن ویرانیها به دور نگاه خواهند داشت.
معرفی کتاب
معرفی کتاب: گفتگو با پسرم درباره گرسنگی در جهان
معرفی کننده: حمید قیصری• «گفتگو با پسرم دربارهی گرسنگی در جهان» نوشته ژان زیگلر (ترجمهی مهدی ضرغامیان، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۱) ایدهای شایان تأمل را در مقابل دیدگان مخاطبان قرار میدهد؛ اینکه فرزندان ما باید بیش از اینها دربارهی به گرسنگی و فلاکت افتادن دیگر انسانها در جهان بدانند، در حالی که ما خود نیز توجه چندانی به «واقعیات» و «حقایق» معطوف به این موضوع نداریم. برای بسیاری از ما گویی گرسنگی کشیدن «تقدیر»ی است فقط که نصیب برخی در این جهان میشود و لابد بیش از آن را نیز در پناه مفهوم «عقیم» تقدیر به فراموشی میسپاریم. اما در این کتاب کوچک -که خواندن آن را میتوان به همگان توصیه کرد- پرسشهایی ساده طرح میشوند تا روشن شود که هنوز بسیاری از پیشانگاشتهای مشروعیت دهنده و تداومبخش به گسترده شدن روزافزون خوان گرسنگی، دستنخورده باقی ماندهاند.
برگردان گفتارها
چالش رشد در آمریکای ترامپ – در گفتگو با دیوید هاروی
برگردان: حمید قیصری ترامپ؛ شاید او کاری برای ما بکند! ترامپ در مبارزه ی انتخاباتی اش توانست یک تمایز واقعی، جدی و اقناع کننده میان خود و کلینتون ایجاد کند. در حالی که مردم می شنیدند که هیلاری برای یک سخنرانی در گلدمن سکس دویست و هفتاد هزار دلار گرفته، ترامپ می گفت من خودم پول درآورده ام و دارم آن را به نمایندگی از مردم در عرصه ی سیاست خرج می کنم. این برای آن دسته از مردم آمریکا که فقیر یا روستائی بودند قانع کننده بود. آن ها به خود می گفتند هیلاری آن کسی نیست که به فکر آن ها باشد.
برگردان مطالب علمی
سنت دورکیمی در جامعهشناسی سیاسی
نویسنده: کیت نش• برگردان: حمید قیصری• توضیح: متن ذیل برگرفته از ویرایش دوم کتاب «جامعهشناسی سیاسی» کیت نش است که ویرایش اول آن به فارسی ترجمه شده است. کار دورکیم در جامعهشناسی سیاسی از همان جایگاه و تأثیر کارهای وبر و مارکس برخوردار نبوده است.