اجازه بدهید به صورت خاص به دو عنوانی بپردازیم که در کار شما سهم ویژهای یافتهاند؛ «انسانشناسی رنج» چیست و چرا طرح آن را در زمانهی حاضر لازم یافتهاید؟ طرح پروژهی «انسانشناسی رنج» در فضای عمومی دانشگاهی برمیگردد به زمستان ۱۳۹۴، زمانی که انجمن علمی دانشجویی انسانشناسی دانشگاه تهران از من دعوت کرد تا دربارهی پروژهی پژوهشیام سخن بگویم. این جلسه متأسفانه به دلایلی برگزار نشد. با اینحال چند هفته پیش از آن، در سخنرانی «سهم دانشجویان در آیندهی انسانشناسی»، که آن هم به دعوت انجمن علمی انسانشناسی بود، ابعادی از پروژهی خود را شرح داده بودم. متن آن سخنرانی در نشریهی دانشجویی انسانشناسی، «ندا»، منتشر شد. نهال نفیسی، با ارجاع به آن، در مقالهی «از دانشگاه رایس تا دانشگاه تهران»، که اخیراً در مورد تجربهی همکاریاش با دانشگاه تهران نوشته و با اقبال و توجه بسیاری هم مواجه شده، بیآنکه نامی از من ببرد، با اشارهای کلی به آنچه من در آن ایام مطرح کرده بودم، آن را مصداقی از انقلابهای کوچک در انسانشناسی ایران دانسته است:
بیشتر بخوانید »گفتگوی انتقادی
ایدهی مصاحبه با اصغر ایزدی جیران زمانی به ذهن ما خطور کرد که با مرور آثار او دریافتیم که تنها دلیل بازگشت او به تبریز نمیتوانسته دلتنگی برای زادگاهش بوده باشد. در نوشتههای جیران اصراری متمایز با دیگر متون انسانشناختی در ایران هست به «بیان» و «ترسیم» و «روایت» عینی آنچه بر «انسان»ها و «تجربه»های آنها میرود؛ به همان معنایی که انسانشناسی مألوف نمیشناسد و «انسان»ها خوب میشناسند. مرور بیشتر آثار ایزدی جیران و بررسی روایتهای پیرامون آن خوانشی از انسانشناسی که او هوادار آن است، به ما این اطمینان را بخشید که میتوانیم از او دعوت کنیم که با آبسکورا در باب سویههای «انتقادی» کارها و افکارش سخن بگوید. قرار بود که این مصاحبه به شکل شفاهی انجام شود، اما ترجیح ایزدیجیران بر آن بود که پرسشها را به صورت مکتوب دریافت کند تا بتواند با دقت و تأمل بیشتری پاسخگوی آنها باشد. همینگونه شد و اکنون نخستین بخش مصاحبه پیشروی شماست. در نخستین هفتهی مهرماه ۱۳۹۷، دومین بخش از این مصاحبه نیز در دسترس مخاطبان آبسکورا خواهد بود.
بیشتر بخوانید »