ماه: اسفند ۱۳۹۷
-
برگردان مطالب علمی
استفادهها و سوءاستفادهها از «نولیبرالیسم»
دنیل راجرز[۱] • برگردان: نوح منوری • نولیبرالیسم همهچیزخوار زبانشناختی[۲] زمانهی ماست؛ نو-واژهای که تمام واژگانی پیرامونی خود را تهدید به بلعیدن میکند. بیست سال پیش اصطلاح «نولیبرالیسم» بهندرت جایی در مباحثات انگلیسیزبان داشت. [اما] در حال حاضر [واژهای] تقریباً گریزناپذیر است که در مورد همه چیز از معماری، فیلم، و فمینیسم گرفته تا سیاستهای دانلد ترامپ و هیلاری کلینتون به کار میرود. جستجوی کاربردهای «نولیبرالیسم» در پایگاه داده ProQuest در فاصلهی سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۹ شما را به کمتر از ۲۰۰۰ عنوان میرساند. [در حالی که] از بحران اقتصادی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ تا کنون این رقم از۳۳۰۰۰ عنوان فراتر رفته است. اصطلاح «نولیبرالیسم» در جناح چپ برای چنین مواردی به کار میرود: تشریح احیای ایدههای لسهفر در آنچه هنوز در اکثر حوزهها، اندیشهی اقتصادی «محافظهکارانه» نامیده میشود؛ بهراهانداختن کارزار علیه برنامههایی چون مالیاتستیزی، دولتستیزی، و ستیز با اتحادیههای کارگری که از طرحها و برنامههای تاچر و ریگان تا خیزش تیپارتی[۳] و انجمن درونحزبی آزادی[۴] را در برمیگیرد؛ توصیف ویژگیهای بازار جهانی اقتصاد که احکام و الزامات آن هماکنون بر جهان سیطره دارد؛ به باد انتقاد گرفتن سیاستهای حزب دموکرات مرکزگرای بیل و هیلاری کلینتون؛ و نام نهادن و اشاره به آن فرهنگ و ادراکاتی که اذهان و اعمال ما را آکنده…
بیشتر بخوانید » -
چندرسانهای
مجموعه عکس «ترمینال»
عطا رشیدیانی یکم برای ترمینال واژهی «پایانه» را در فارسی پیشنهاد کردهاند و عجب معادل تأملبرانگیزی است. خود واژهی Terminal نیز اشتراک واژگانی تام و تمامی دارد با Termination و ویرانی؛ دوم پایانهها پایانگاههای شهریاند؛ یا مسافرانی را به پایان راهشان میرسانند تا به خیل جمعیتی بپیوندند که این کلانشهر را به جایی بس پیچیدهتر از ترکیبهای فضایی و مکانی تبدیل کردهاند؛ و یا خستهگانی از این خیل را به درب خروج هدایت میکنند تا برای چند صباحی شهروند جهان دیگری باشند. این گاراژهای مدرن که میتوان تاریخشان را تا اوائل دههی ۱۳۵۰ نیز پی گرفت، از جمله مظاهر تحولیاند که در جایگاه تهران و شهرهای بزرگ نسبت به دیگر نقاط شهری و روستایی ایران پدیدار شد؛ سوم در «پایانه»ها نماهای متعددی از همان نسبت واژگانی با «ویرانی» هست و ما این نماها را واجد ارزشهای انسانشناختی فراوانی یافتهایم؛ در این گردآوردهی رنگارنگ انسانی که در آن تنوعی بدیع از فرهنگ، جنسیت، قومیت، زبان و طبقه میتوان یافت، جلوههایی بدیع هست از «پایانهای» شدن «هویت»، «خاطره» و «تاریخ» آنان که تن به چنین ویرانی و صیرورتی سپرده و میسپارند؛ چهارم «پایانه»ها؛ این «ویرانیگاه»های شهری به ما تجربهای غنی از «ناپایداری» میبخشند؛ ما را به «گوشه» و «کنج»ی از شهر میبرند…
بیشتر بخوانید » -
ترجمهکاوی
کارگاه ترجمه ۲
For many, the death of socialism, both in reality and in the imagination, has spelled the final death of Marxism. Nonetheless, Marxism continues to offer the most comprehensive critique of capitalism as well as a compelling guide to feasible alternatives. Indeed, the longevity of capitalism guarantees the longevity of Marxism. But longevity also implies reconstruction. As capitalism rebuilds itself so must Marxism. It is after all a theoretical tradition that claims ideas change with the material world they seek to grasp and transform. Thus, every epoch fashions its own Marxism, elaborating that tradition to tackle the problems of the day. In this article I offer the outlines of a Sociological Marxism that emerges from the hitherto unexamined and unexpected convergence of the mid-twentieth-century writings of Karl Polanyi and Antonio Gramsci. That they both, independently, converged on the concept of “society” from very different Marxist traditions suggests they were grappling with something novel and important. Indeed, it is the thesis of Sociological Marxism that the dynamism of “society,” primarily located between state and economy, is a key to the durability and transcendence of advanced capitalism, just as its fragility proved to be the downfall of Soviet communism. I shall try to…
بیشتر بخوانید » -
برگردان گفتارها
جنبشهای رهاییبخش باید از بعدی پوپولیستی برخوردار باشند
به سوی ۹۹ درصدی شدن تمام جنبشهای اجتماعی[۱] مصاحبهی تاتیانا لیاگونو[۲] با ننسی فریزر[۳] برگردان: حمید قیصری ننسی فریزر نظریهپرداز آمریکایی در این مصاحبه به مقایسهی بحرانهای سیاسی در اروپا و آمریکا پرداخته و همگان را به تشکیل جبههی دموکراتیک جدیدی در جریان چپ فرا میخواند که هدف از آن غلبه بر ترامپها و لوپنهای جهان [امروز] است. دیباچه در پی تظاهرات جنبش فمینیستی علیه دانلد ترامپ، ننسی فریزر، استاد کنونی فلسفه و سیاست در نیواسکول در نیویورک، در کنار بسیاری دیگر از فعالان فمینیست مانند آنجلا دیویس[۴] و رسمیه یوسف عوده[۵]، فراخوانی همگانی را به [تشکیل جبههی] فمینیسم «۹۹ درصدی» امضا کرد؛ فمینیسمی که ویژگی آن سرمایهداریستیزی و فراملیتی[۶] بودن است. کار فریزر تلاشی است برای ساختن یک «فمینیسم اکثریت» شمولگرا[۷] که [شائبهی] اتخاذ [هرگونه] موضع نولیبرالی را پس میزند. فریزر به اتکای چند دهه فعالیت دانشگاهی که طی آن موضوعاتی چون عدالت، سرمایهداری و فمینیسم را مورد مطالعه قرار داده است، امروز از شناختهشدهترین متفکران در سنت تفکر انتقادی است. او از مدافعان راهبرد سیاسی برنی سندرز، از منتقدان کلینتون و از مخالفان [سرسخت و] پرحرارت ترامپ است. فریزر در این مصاحبه موقعیت سیاسی کنونی را با جزئیات بیشتری مورد تحلیل و کاوش قرار میدهد و موضع خود…
بیشتر بخوانید » -
چندرسانهای