ماه: خرداد ۱۳۹۸
-
برگردان مطالب علمی
مراقبت و تنبیه: چهل سال بعد
فریدر وگلمان[۱]، یورگ برناردی[۲] • برگردان: کسرا نوراللهی • مقالهای که در پی خواهد آمد، دو گرایش را در میان فوکوپژوهان به لحاظ تلقیشان نسبت به اثر «مراقبت و تنبیه» شناسایی میکند: در حالی که این کتاب در ابتدا مشتاقانه مورد استقبال قرار گرفت و مفاهیم محوری آن –و در صدر آنها مفاهیم «انضباط» و «سراسربینی»- بهتقریب [همهجا گیر شده و] مکرراً مورد استفاده قرار میگرفتند، اغلب اینگونه تصور میشد که همین مفاهیم محوری طی فرایند بالندگی فکری خود فوکو از درسگفتارهای «حکومتمندی»[۳] به بعد کنار نهاده [و با مفاهیم دیگری جایگزین] شدند. با اینحال مقالات این شمارهی ویژه [از مجلهی «فوکوپژوهی»] نشان میدهند که اگر مراقبت و تنبیه با دقت و بهدور از اشتیاقی عاری از وجوه انتقادی[۴] و نیز با پرهیز از میل به رد [و پسزنی] تندروانه، خوانده شود، همچنان حامل الهامات فراوانی برای تحلیل فرهنگی و نظریهی انتقادی امروزین است. در ژوئن سال ۱۹۷۵، چهار ماه پس از انتشار مراقبت و تنبیه، فوکو انتظارات خود از کتابش را با این ایماژ جالب ابراز میکند: «من به کتابهایم به چشم مینها و بستههای انفجاری نگاه میکنم… امیدوارم که همینطور هم باشند!». فوکو با معرفی خود به عنوان یک «انفجارچی»[۵] یا مأمور حمل اقلام انفجاری در آغاز مصاحبهاش…
بیشتر بخوانید » -
برگردان مطالب علمی
دستمزد عادلانه چیست؟
سرمایهداران، جان رومر و انقلاب فرهنگی برانکو میلانوویچ[۱] • برگردان: مهتاب خانی • در هنگام طراحی نظامهای پاداش و جبران، ما بهوضوح همواره تحت هدایت پارهای اصول معطوف به عدالت یا اخلاق هستیم. [متن حاضر حاصل] تأملی مختصر در باب شایستهسالاری، اصول [مورد نظر] جان رومر[۲]، و الگوی کلی جبران به کار رفته در چین در سالهای دههی ۱۹۶۰ میلادی [است]. در سالهای دههی ۱۹۹۰ و [خاصه] در کتابی منتشره در سال ۱۹۹۹ با عنوان «برابری فرصتها»، جان رومر زمینه را برای ظهور عرصهای فراهم کرد که تبدیل به حوزهی بالندهی مطالعات نابرابری [یا «نابرابریکاوی»] شده است؛ [که همانا مطالعهی] «نابرابری فرصتها»ست. بینش کلیدی رومر عبارت بود از تقسیم فاکتورهای مؤثر بر درآمد فرد به سه دسته: موقعیتها یا فاکتورهایی که نسبت به فرد «برونزاد» [و «خارجی»]اند و فرد نسبت به آنها کنترلی ندارد (جنسیت، نژاد، درآمد والدین، تحصیلات و مواردی از این دست)، [دوم؛] آن فاکتورهایی که محصول تلاش فرد هستند؛ و در نهایت آن فاکتورهایی که نتیجهی آن چیزی هستند که رومر «بختآوری تصادفی»[۳] میخواند ([نظیر این موقعیت که:] «شغل خوبی نصیبم شده چون از قضا در همان زمانی که شغل را آگهی کرده بودند [شغل دیگری نداشتم و] در دسترس بودم»). رویکرد رومر او را همچنین بدانسو…
بیشتر بخوانید »