انسان شناسی انتقادی
- اسفند- ۱۳۹۷ -۲۵ اسفند
چندرسانهای
مجموعه عکس «ترمینال»
عطا رشیدیانی یکم برای ترمینال واژهی «پایانه» را در فارسی پیشنهاد کردهاند و عجب معادل تأملبرانگیزی است. خود واژهی Terminal نیز اشتراک واژگانی تام و تمامی دارد با Termination و ویرانی؛ دوم پایانهها پایانگاههای شهریاند؛ یا مسافرانی را به پایان راهشان میرسانند تا به خیل جمعیتی بپیوندند که این کلانشهر را به جایی بس پیچیدهتر از ترکیبهای فضایی و مکانی تبدیل کردهاند؛ و یا خستهگانی از این خیل را به درب خروج هدایت میکنند تا برای چند صباحی شهروند جهان دیگری باشند. این گاراژهای مدرن که میتوان تاریخشان را تا اوائل دههی ۱۳۵۰ نیز پی گرفت، از جمله مظاهر تحولیاند که در جایگاه تهران و شهرهای بزرگ نسبت به دیگر نقاط شهری و روستایی ایران پدیدار شد؛ سوم در «پایانه»ها نماهای متعددی از همان نسبت واژگانی با «ویرانی» هست و ما این نماها را واجد ارزشهای انسانشناختی فراوانی یافتهایم؛ در این گردآوردهی رنگارنگ انسانی که در آن تنوعی بدیع از فرهنگ، جنسیت، قومیت، زبان و طبقه میتوان یافت، جلوههایی بدیع هست از «پایانهای» شدن «هویت»، «خاطره» و «تاریخ» آنان که تن به چنین ویرانی و صیرورتی سپرده و میسپارند؛ چهارم «پایانه»ها؛ این «ویرانیگاه»های شهری به ما تجربهای غنی از «ناپایداری» میبخشند؛ ما را به «گوشه» و «کنج»ی از شهر میبرند…
بیشتر بخوانید » - دی- ۱۳۹۷ -۱ دی
یادداشت
«لامسه»ی اتنوگرافیک – بخش دوم سخنرانی اصغر ایزدیجیران
تلخیص و ویرایشی از سخنرانی انجامشده در کارگاه روش تحقیق «کار میدانی اتنوگرافیک: تجاربی از بافتهای رنج اجتماعی» در نشست «مسائل محلی در زمینه ملی: مسائل اجتماعی هرمزگان» – اتحادیهی انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی ایران، بندرعباس، دانشگاه هرمزگان، ۳۰ آذر ۱۳۹۵٫ پیادهکنندگان متن: زهرا عبدی[۱] و فروغ صالحبابادی[۲] *** «تجربه»ی شخصی در کار اتنوگرافیک نفوذ تدریجی عامل «تجربهی شخصی» را میبینید و درمییابید که کار تفاوت روزافزونی با دیگر تجربههای روششناختی و میدانی پیدا میکند. شخصبودگی پژوهشگر، ویژگیهایی که در جهان شخصی او هست، تأثیری مستقیم بر روایتی میگذارد که از واقعیاتی که خود لمس کرده ارائه میدهد. از همین روی گفتم حقیقتش این است که چندان نمیتوان دم از «آموزش» و «انتقال دانستهها» در کار اتنوگرافیک زد. این را هم که در اینجا چیزهایی برای گفتن دارم، بگذارید به حساب «به سخن درآمدن» حافظهای آغشته به یک «لامسه»ی اتنوگرافیک؛ من دارم «تجربه»هایم را با شما به اشتراک میگذارم و هیچ قصد ندارم از این تسهیم تجربه، به شاکله و چارچوبی تکنیکال برسم که میشود آن را به دیگران توصیه کرد. باید آن یادآوری انسانشناسان تجربهمحور را پاس داشت و پذیرای این واقعیت بود که همین «مواجهات» و همین «لامسه»های اتنوگرافیک است که در هر تجربهی یکهای از روبرو…
بیشتر بخوانید » - آذر- ۱۳۹۷ -۲۳ آذر
یادداشت
«مواجهات» اتنوگرافیک – بخش نخست سخنرانی اصغر ایزدیجیران
متن سخنرانی در کارگاه روش تحقیق «کار میدانی اتنوگرافیک: تجاربی از بافتهای رنج اجتماعی» در نشست «مسائل محلی در زمینه ملی: مسائل اجتماعی هرمزگان» – اتحادیهی انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی ایران، بندرعباس، دانشگاه هرمزگان، ۳۰ آذر ۱۳۹۵٫ پیادهکنندگان متن: زهرا عبدی[۱] و فروغ صالحبابادی[۲] *** کار میدانی اتنوگرافیک عنوانی که من برای این سخنرانی یا «کارگاه» انتخاب کردم «کار میدانی اتنوگرافیک»[۳] است. دشواری کلیدی این کارگاه به زعم من آن است که سخن گفتن از اتنوگرافی آسان و آموختن آن به دیگری، مانند بسیاری دیگر از روشهای پژوهش، دشوار است. البته میدانیم که مفهوم «اتنوگرافی» به حیطهی «روش تحقیق» محدود نمیماند، اما حتی اگر هم امکان محدود ساختن آن به این حیطه وجود داشت، باز هم این از دشواری آموختن آن به دیگران نمیکاست. وابستگی کار اتنوگرافیک به «تجربه» را باید مهمترین علت این دشواری دانست. از همین منظر هم بود که تصمیم گرفتم در این کارگاه سخنانم را که از وادی نظر و انتزاعپردازی برکنار نیستند، با قطعاتی از کارهای میدانیام درآمیزم و با ترکیب آن قطعات با برخی تصاویر و عکسهای گرفتهشده در جریان کارهای میدانیام، بکوشم چیزهای معنادارتر و ملموستری دربارهی کار میدانی اتنوگرافیک بگویم. من از دورهی کارشناسی به موضوع حاشیهنشینی و حاشیهنشینان تبریز پرداختهام…
بیشتر بخوانید » - مهر- ۱۳۹۷ -۷ مهر
گفتگوی انتقادی
فعالسازی ظرفیتهای رهاییبخش انسانشناسی
اجازه بدهید به صورت خاص به دو عنوانی بپردازیم که در کار شما سهم ویژهای یافتهاند؛ «انسانشناسی رنج» چیست و چرا طرح آن را در زمانهی حاضر لازم یافتهاید؟ طرح پروژهی «انسانشناسی رنج» در فضای عمومی دانشگاهی برمیگردد به زمستان ۱۳۹۴، زمانی که انجمن علمی دانشجویی انسانشناسی دانشگاه تهران از من دعوت کرد تا دربارهی پروژهی پژوهشیام سخن بگویم. این جلسه متأسفانه به دلایلی برگزار نشد. با اینحال چند هفته پیش از آن، در سخنرانی «سهم دانشجویان در آیندهی انسانشناسی»، که آن هم به دعوت انجمن علمی انسانشناسی بود، ابعادی از پروژهی خود را شرح داده بودم. متن آن سخنرانی در نشریهی دانشجویی انسانشناسی، «ندا»، منتشر شد. نهال نفیسی، با ارجاع به آن، در مقالهی «از دانشگاه رایس تا دانشگاه تهران»، که اخیراً در مورد تجربهی همکاریاش با دانشگاه تهران نوشته و با اقبال و توجه بسیاری هم مواجه شده، بیآنکه نامی از من ببرد، با اشارهای کلی به آنچه من در آن ایام مطرح کرده بودم، آن را مصداقی از انقلابهای کوچک در انسانشناسی ایران دانسته است:
بیشتر بخوانید » - شهریور- ۱۳۹۷ -۲۸ شهریور
گفتگوی انتقادی
روایتی «انتقادی» و «زنده» از انسانشناسی
ایدهی مصاحبه با اصغر ایزدی جیران زمانی به ذهن ما خطور کرد که با مرور آثار او دریافتیم که تنها دلیل بازگشت او به تبریز نمیتوانسته دلتنگی برای زادگاهش بوده باشد. در نوشتههای جیران اصراری متمایز با دیگر متون انسانشناختی در ایران هست به «بیان» و «ترسیم» و «روایت» عینی آنچه بر «انسان»ها و «تجربه»های آنها میرود؛ به همان معنایی که انسانشناسی مألوف نمیشناسد و «انسان»ها خوب میشناسند. مرور بیشتر آثار ایزدی جیران و بررسی روایتهای پیرامون آن خوانشی از انسانشناسی که او هوادار آن است، به ما این اطمینان را بخشید که میتوانیم از او دعوت کنیم که با آبسکورا در باب سویههای «انتقادی» کارها و افکارش سخن بگوید. قرار بود که این مصاحبه به شکل شفاهی انجام شود، اما ترجیح ایزدیجیران بر آن بود که پرسشها را به صورت مکتوب دریافت کند تا بتواند با دقت و تأمل بیشتری پاسخگوی آنها باشد. همینگونه شد و اکنون نخستین بخش مصاحبه پیشروی شماست. در نخستین هفتهی مهرماه ۱۳۹۷، دومین بخش از این مصاحبه نیز در دسترس مخاطبان آبسکورا خواهد بود.
بیشتر بخوانید »